خاطرات 4 ماهگی

عشق مامان و بابا چهار ماهه شد

یکی یدونه نازو دردونه  

ماهگیت مبارک

عروسک مامان با خنده هاش دل میبره

بعد از لبخند و خنده صدادار نوبت به قهقهه عزیز دلم رسید . دیگه طوری شده بودی که وقتی یه کم قل قلکت میدادیم یا شعری رو با آهنگ زیر و بم می خوندیم یا اعدادو تا پنج برات مشمریدمو آخرین حرفو بلند می گفتیم میزدی زیر خنده و با صدا می خندیدی . اونموقع بود که ما لذت می ردیم و بیشتر باهات بازی می کردیم تا بیشتر برامون بخندی کلی ازت فیلم گرفتم جیگرم .

اینجا دختر آتیش پاره شده بودی با خودم بردمت اتاق خودمون روی تخت خوابوندمت بعد باهات شوخی می کردمو می پریدم روی تخت تو هم از خده غش می کردی عشق مامان(93/03/02)

سوراخ کردن گوش

دختر مامان ، نازدونه خانوم!

امروز سوم خرداد بابا رو راضی کردم بریم گوشتو سوراخ بکنیم . آخه از دلش نمی یومد و می ترسید که عفونت بکنه می گفت بذاریم برای بعد از یک سالگی . اما من راضیش کردم که تا گوشت نرمه گوشتو سوراخ بکنیم . ساعت 6 عصر بردمت مطب دایی . زمانیکه سوراخ شد خیلی گریه کردی دلم داشت ریش می شد اما بابا که باهات بازی کرد و حرف زد آروم شدی گوشواره های اولت نگین صورتی داشت بهت خیلی می یومد .

 گوشواره طلا

بعد از دو هفته گوشواره های طلای خودتو گوشت کردم . اینارو با پلاک ست خودش با بابا مجید انتخاب کردیم .

چرخوندن سر

دختر شیرینم 26 ام خرداد 93 وقتی خودت سرتو چرخوندی اینقدر ذوق کردم . هیچیزی برام شیرینتر از رشد لحظه ای طلا خانم نیست . عاشقتم ...

عکس العمل نی نی نازم موقع عکس گرفتن

از بچگیتم موقع عکس گرفتن ذوق میکردی و ژست می گفتی . قربون اون ذوقت بشه مامان  ... جیگرم  

بازی با دخترم

اینجا خوشگل خانم یکی یه دونه مامان تیپ زده بود رفته بود خونه مامانیش . از بیرون که برگشتیم خونه دیدم دخترم خیلی سرحاله منم گذاشتم روی تشک و شروع کردم باهاش بازی کردن و عکس انداختن . قربونت برم ایشالا همیشه خندون باشی

خستگی دیانا و گریه کردنش

نازدار خانم خوبه که بدونی برای خوابیدنت یا باید روی پاهامون تاب بخوری یا توی کریرت تاب بخوری اونم همراه با لالایی یا اهنگ دوست دارم مازیار فلاحی تا بخوابی . وقتی هم که خوابت می گیره کم حوصله میشی و گریه می کنی . این شکلی ....

خواب ناز