لالایی
لالالالا تو بارونی
گل سرخ بهارونی
به زیر پای تو هردم
زمین داره گل افشونی
لالالالا گل پونه
گل خوش عطر بابونه
بهار سبز عمر من
گل ایوون این خونه
دلت از غم جدا باشه
پرستویی رها باشه
میون شهر شادیها
نگهدارت خدا باشه
لالالالا بهشت من
گل اردیبهشت من
خدا با لطف آورده
ترا در سرنوشت من
لالالالا گل نازم
تویی غمخوار ودمسازم
لالالالا تو درمونم
فدای تو بشه جونم
جمعه اول خرداد ماه مهمانی به صرف نهار خونه دایی مامان - دیانا و نیکا
عکس گرفتن از یه دختر شیطون و وروجک تو مهمونی و گردش کار بسی دشوار شده است ...
و عصر همون روز باغ بابایی
گردش علمی دخترم
هوا بسیار بسیار عالی بود . سبزی و آلو سبز چیدیم و دخترم آلو بدست تو کل حیاط و اطراف باغچه می دوید و اکتشاف علمی میکرد و هر چیزی نظرشو جلب میکرد مینشت و دقیق بهش نگاه میکرد مثلا به یه کفش دوزک ...وقتی نسیم خنک و باد میوزید کلی ذوق میکرد ...آها راستی در حین دویدن برای اکتشاف ، زمین خورد و یه کوچولو زانوی نازو نرمش خراش برداشت و اوف شد . حالا دیگه باید هرازگاهی جای اوفشو ببوسیم ...تا ساعت 12 با خانواده نامزد دایی جون و با خاله جون و مامانی بابایی باغ بودیم کلی خوش گذشت ...
و چند عکس دیگه از شروع 16 ماهگی عسلم ...
بدون شرح ...