جشن تولد یکسالگی

اولین جشن تولد دخترک نازنینم با دو روز تاخیر روز پنجشنبه 30 بهمن ماه برگزار شد...ارزو

میکنم که تولد صد سالگیش را در جمع نوه و نتیجه هایش جشن بگیرد  .

بالاخره بعد از کلی گشت و گذار در نت  و وب گردیهای بی امان تم تولد یک سالگی دیانا

انتخاب شد..تمی با ترکیب رنگی قهوه ای و صورتی همراه با دخترکهای بالرین 

... و بعد از گذشت سالها از دوران درس و مشق و مدرسه که درست کردن کاردستی هم  از

علایق و مشغولیاتم در ان روزها بود..این بار به خاطر گل روی دخترکم باز قیچی به دست شدم و بریدم و چسباندم و چسباندم....

 از یک ماه قبل از تولد دست به کار قیچی کردن و چسباندن و پاپیون زدن و ... بودم تا نهایتا 5

روز مانده به تولد دخترکم کاردستی سازیهای شبانه مامان هم به پایان رسید

ممنون از خواهر مهربانم که در برشکاری تم تولد کمک شایانی در پیشرفت کارهای کرد .

و باقی داستان جشن تولد به روایت دوربین ...

                        

 

دعوت از مهمونها با کارت دعوت مامان ساز

روی کارت

 

داخل کارت

 

کیک سفارشی با سلیقه مامان

 

تاج ،‌تاج الملوک خانم ... پرنسس خونه ما

 

نشانگر محل جشن

 

خوشامد گویی

 

قدم

 

 کلاه بوقی ما مهمونها ...

و بادکنکهایی که روی دیوار نصب نشد ... دخترک نازک نارنجیم یکمی از بادکنک میترسه

 

ریسه هپی مامان ساز !

 

و ... دخترک خواب آلودم

 

ساعت 12 ماهگی

 

 

و بالاخره میز تنقلات با تزئینات دیانا ( شکلات ، پفک ، پف فیل )

 

میز شام که به سفره تبدیل شد

شامل مرغ کنتاکی و سالاد ماکارونی به همراه دسر : سالاد کاهو ،ژله با طمع تمشک ،

ماست ، ترشی و نوشابه دیانایی

 

 

چاقو تو ظرف سس خوری !!! که منجر به ریختن سس توی سفره شد ...خخخخخخخخ

قربون فضول خودم برم که می خواست تست بزنه ببینه خوب غذایی برای مهموناش تدارک

دیدیم یا نه ؟!

 

و در پایان کارت تشکر از مهمونها

 

 و گیفت هدیه به کوچولوی جشن (‌پسر عموی کوچولوی دیانا ، آقا آرتین عزیز ) : شامل

سی دی ترانه های کودکانه و تولدانه ، MP3 player انگری برد، شکلات دیانایی

 

سی دی های تهیه شده توسط مامان

تنها عکس دختر عمو پسر عمو که یه کمی خوب درومد ( هر دو شلوغ کاری می کردن ... نه ببخشید فضول کاری میکردن ، یعنی در کل همکاری نکردن  )

 

و برگه یادگاری با امضا مهمونها

مامان : زیباترین آهنگ زندگیم تپش قلب توست و قشنگترین روزم ، روز شکفتن توست

الهی که هزار سال همین جشنو بگیریم

تولدت مبارک عزیز دلم

 بابا :

روز تولد توئه میلاد هر چی خاطه

روزی که غیر ممکنه هیچ جوری از یادم بره

و اینم پرنسس ما

که اصلا کلاه و تاجشو که با زحمت درست کرده بودم روی سر مبارک پذیرا نشد که نشد

 

 و در عوض اون کلاه و تاج ،‌کلاه عروسک اهدایی از طرف مامانی جونشو گذاشت سرش

 

هورااااا ، همه دست دست ، تبلدم مبارک

 

 عکسی از پدر و دختر

و هدایا

هدیه مامان جون : عروسک و لباس تولد ، بابایی : 50 تومان وجه نقد

 

هدیه خاله جون: استخر بادی ،‌تاب موزیکال و یک جعبه شکلات بسیار خوشکل و خوشمزه

 

هدیه عمو جون و زن عمو جون : بلوز و شلوار خوشکل

و دایی جون علیرضا : 80 تومان وجه نقد

 

 دست همشون درد نکنه زحمت کشیدن

 

و هدیه مامان و بابا : یک جفت کفش و کلاه - سارافون لی

 

  9 شب شاهزاده خانم از فرط خستگی خوابش برد

 

و 9:30 شب بیدار شد تا با مهمونا باشه ،  تیپشم عوض کردیم تا اگه دوباره خوابش برد راحت باشه

 

 

و دیانای مامان که  اصلا اصلا مارو تو جشنش همراهی نکرد و چون کل روز بیدار بود شب خیلی بی قراری کرد و هیچ عکس سلفی تولد ازش نداریم و تاج و کلاهی که بی استفاده موند و  عکسهای آتلیه ای که به دلیل خستگی دختر نازم و خوابیدن در اتلیه فقط به یک عکس ختم شد ...